English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6813 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
acknowledgement of order تایید سفارش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
ordering costs U هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
order U سفارش
indents U سفارش
enjoinment U سفارش
reference U سفارش
indenting U سفارش
indent U سفارش
place an order U سفارش دادن
factory order U سفارش ساخت
order U دستور سفارش
order U سفارش دادن
letter of recommendation U سفارش نامه
enjoined U سفارش کردن به
modification order U سفارش اصلاحی
order for goods U سفارش کالا
order format U قالب سفارش
ordering U سفارش دهی
commendation U سفارش تقدیر
asking and ordering U درخواست و سفارش
acknowledgement of order U تصدیق سفارش
enjoins U سفارش کردن به
enjoining U سفارش کردن به
enjoin U سفارش کردن به
back order U سفارش معوق
blanket order U سفارش کلی
conditional order U سفارش مشروط
economic order quantity U حد مطلوب سفارش
indenting U سفارش دادن
indents U سفارش دادن
I asked for ... من سفارش ... را دادم.
call the shots <idiom> U سفارش دادن
purchase order U سفارش خرید
processing of the order U انجام سفارش
send away for U سفارش دادن
indent U سفارش دادن
Put in a good word for me. U سفارش من رابکن
trial order U سفارش ازمایشی
outwork U سفارش به بیرون
engaged U سفارش شده
custom-made U سفارش داده شده
custom made U سفارش داده شده
reorder point U نقطه سفارش مجدد
outwork U سفارش به خارج از شرکت
indents U سفارش رسیده از خارج
reorder level U سطح سفارش مجدد
order [placed with somebody] U سفارش [ازطرف کسی]
ordered U سفارش داده شده
To place an order for some goods. U کالائی را سفارش دادن
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
indent U سفارش درخواست کردن
indent U سفارش رسیده از خارج
indenting U سفارش درخواست کردن
indenting U سفارش رسیده از خارج
indents U سفارش درخواست کردن
engages U از پیش سفارش دادن
engage U از پیش سفارش دادن
order U دستور دادن سفارش
lead time U زمان انجام سفارش
re order U سفارش دوم باره
order processing time U زمان انجام سفارش
dispatch order U سفارش حمل سریع
reorder U دوباره سفارش دادن
order processing time U مدت انجام سفارش
order time U زمان سفارش کالا
bespeak U ازپیش سفارش دادن
reorder interval U زمان بین دو سفارش
reorder cost U هزینه سفارش مجدد
to book something U چیزی را سفارش دادن
open indent U سفارش خرید باز
order form U نمونه سفارش نامه پر نکرده
the goods are on order U کالا را سفارش داده ایم
mail order U سفارش کالا بوسیله پست
ordering costs U هزینههای مربوط به سفارش کالا
I asked for a small portion. من یک پرس کوچک سفارش دادم.
I asked for the child. من یک برای بچه سفارش دادم.
That's not what I ordered. آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
testimonials U سفارش وتوصیه رضایت نامه
batch costing U تعیین قیمت سفارش کالا
order U سفارش دادن کالا یا جنس
indents U سفارش خرید از کشور بیگانه
indenting U سفارش خرید از کشور بیگانه
order U سفارش دادن تنظیم کردن
indent U سفارش خرید از کشور بیگانه
testimonial U سفارش وتوصیه رضایت نامه
a la carte U جداجدا سفارش داده شده.
grace U تایید
corroboration U تایید
graced U تایید
allegation U تایید
certification U تایید
graces U تایید
gracing U تایید
confirmation U تایید
approval U تایید
acknowledgments U تایید
allegations U تایید
acknowledgement U تایید
acknowledgements U تایید
verification U تایید
reorder level U مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody. U سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
mail order U سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
open indent U سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
To order a meal. U سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
indent upon a person for goods U درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
unexamined <adj.> U تایید نشده
vertify U تایید کردن
allowed <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
approved <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
authorised [British] <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
authorized <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
passed <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
untested <adj.> U تایید نشده
agreed <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
agreed <adj.> <past-p.> U تایید شده
allowed <adj.> <past-p.> U تایید شده
approved <adj.> <past-p.> U تایید شده
authorised [British] <adj.> <past-p.> U تایید شده
authorized <adj.> <past-p.> U تایید شده
passed <adj.> <past-p.> U تایید شده
unverified <adj.> U تایید نشده
uninspected <adj.> U تایید نشده
unevaluated <adj.> U تایید نشده
unchecked <adj.> U تایید نشده
unaudited <adj.> U تایید نشده
corroborant U تایید کننده
endorsements U موافقت تایید
endorsement U موافقت تایید
approving U تایید کردن
approves U تایید کردن
approve U تایید کردن
emphasizing U تایید کردن
emphasizes U تایید کردن
emphasized U تایید کردن
supporting U تایید کردن
validity U تایید تصدیق
confirmor U تایید کننده
confirmer U تایید کننده
confirmative U تایید کننده
ratifying U تایید کردن
approvingly U به تایید رسیده
approvingly U تایید شده
approved U به تایید رسیده
approved U تایید شده
emphasize U تایید کردن
emphasising U تایید کردن
emphasises U تایید کردن
graced U تایید کردن
grace U تایید کردن
confirms U تایید کردن
confirm U تایید کردن
support U تقویت تایید
support U تایید کردن
certifiable U قابل تایید
acknowledging U تایید کردن
graces U تایید کردن
gracing U تایید کردن
emphasised U تایید کردن
ratify U تایید کردن
ratifies U تایید کردن
ratified U تایید کردن
corroborating U تایید کردن
corroborates U تایید کردن
corroborated U تایید کردن
corroborate U تایید کردن
acknowledges U تایید کردن
insusceptible U تایید ناپذیر
confirmed U تایید شده
price support U تایید قیمت
seconder U تایید کننده
corrobrant U تایید کننده
social approval U تایید اجتماعی
corroborator U تایید کننده
acknowledge U تایید کردن
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
canvasses U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvass U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
security clearance U تایید صلاحیت کردن
quality control approval U تایید کنترل کیفیت
confirmed location U موضع تایید شده
confirmation U تایید ازاطلاعات رسیده
validation U تایید معتبر سازی
verifiable U قابل تصدیق تایید
support U تایید کردن نگهداری
assertion U تایید ادعا افهارنامه
confirmable U قابل تایید وتصدیق
approved bank U بانک تایید شده
self sustained U تایید شده نفس
approved circuit U مدار تایید شده
authenticator U تایید کننده اعتبار اسناد
validate U تایید اعتبار قانونی کردن
confirmed by documents <adj.> U تایید شده توسط اسناد
validates U تایید اعتبار قانونی کردن
confirmed location U محل تایید شده دشمن
validating U تایید اعتبار قانونی کردن
validated U تایید اعتبار قانونی کردن
Recent search history Forum search
2In someone bad (or good) books.
2انرژی پتانسیل
1verified
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com